-
/سکوت نهنگ ها/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:04
قدم هایتان را آهسته بردارید آدمها ساحل سکوتی عمیق دارد کمی برایشان ساز بزنید دیگر نهنگ هابیدار نمیشوند سکوت کنید آدمها نهنگ هاخوابیده اند حسام الدین شفیعیان
-
/شاعر خواب های دلتنگی/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:04
شاعر خواب های دلتنگی رویاهای قصه ی دلتنگی تواریخ تاریخ بدون سال سالهای قصه ی دلتنگی پنجره ی رو به شهری آهن آهن های قصه ی دلتنگی کارناوال شهرنشینی بوق ممتد ترمز روی کلمات هجایای کشیده از درد دلتنگی ماضی بعید قصه دیروزها فعل حال قصه امروز دلتنگی خاطرات خیس باران زده سال شمسی قمری زدور شعر منظومه مثنوی دلتنگی تالاب غرق...
-
شهری رویایی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:03
یک سبد شعر برای کلبه ی تنهایی یک سبد واژه پر از حجم دردو کمی بارانی نغمه ای که مرا میبرد با خود به شهری رویایی آنجا باغبان داشت گلی و گیاهو دلی دریایی پشت پرچین اقاقی یک نفر شعر میخواند از غم واژه کمی حرف کمی گل میکاشت جای حرفم نبود طاقچه ی حجم هجایای کشیده روی کلمات پتک انگیز ترین خورد کننده داشت کلمه روی ردیف صبح...
-
خواب زمستانی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:02
شهر خواب بافتنی زمستانی شهر خواب طولانی چهارراه حروف آجرهای درهم تکیده ساختمان های غروب بلواری که میبرد زندگی را جای پنهانی جایی در شهر مردی میزد تار تنهایی خزان برگ گرفته شهر درد و غم داشت اینجا شهر آرزوها کمی حرف میداشت برای شعرم بافتنی میبافی آدم برفی ها همیشه قصه رفتن دارند حسام الدین شفیعیان
-
/شمع و شمع ها/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:02
/شمع و شمع ها/ آتش در دل پروانه زدن چون شمع به روی گلو گردش ایام زدن شمع دوریست که پروانه بگردد گرد آن جمع شمعی که سوی جانانه زدن ماحصل نقطه پرگار جهانیم خوش آنکه پرگارش دور خوبی بر جهان متبلور زدن چه تبلور الماس که در دل دیگران خوبی برای دل جانانه زدن حسام الدین شفیعیان
-
قلب تپنده
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:01
قلب تپنده اگر ریشه کند فکر را آغاز سر ریشه کند قلب تپنده مغز تفکر شعر درون ماست غزل بیت بیتش سروده ناسروده ماست اینجا مدار عاشقی پرچین اقاقیاست کمی برای شعرم بذر بشو اینجا سرودن ناسروده هاست Hesam-shafieian
-
کوزه از چه طرح عالی میداشت
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:01
شعر را کوزه گری خواست که طرحش بزند دور دور به دستان هنرمند خودش طرح بزند خواست شعر را به دستش درون کوزه حرف بزند حرف زد درون کوزه نه برون آن طرح زد گلهای بنفشه و سنبلو آفتابگردان برونش چه زیبا مینگشت کوزه گر غم خود را به کوزه چه زیبا میزد انگار تمام ساعت همان طرح زدن خواب کوزه زطرحش برون شعر زدن دیدم که هنر طرح زدرون...
-
غبار تنهایی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:00
یک نفر در غبار تنهایی روی سکوی سپیده دم رویایی جایی در قصیده ای بارانی میشود رویا شاید قصه ای برای فردایی سکوت ممتد روزهای زمستانی مثنوی تکیده از درخت پیچک سار روی سپیده دم زیبای صبحگاهی درون برون از زندگی از درخت شکوفه های سکوت انگیز تار سه تاری در درون تارهای غار تنهایی حسام الدین شفیعیان
-
دفتر خاک خورده
پنجشنبه 4 فروردین 1401 05:00
چراغ مطالعه روی میز خاک خورده کاغذهای باطله از روزانه های تاب خورده تاب بلند روی تپه ی تاب انگیز آدمک های نیمکره اینور شعرو آنور شعر سوت دست هورا اشک غم های هیولایی دودمان دود گرفته از شعر میشد تاریخ روی میخک تنهایی روی فرش شعر قرمز ایست بود چند تکان محکم شعر بیداری ناسروده ترین قصیده پائیز بود جایی فراسوی سوسوی چراغ...
-
سیاره آدمک ها
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:59
سوت سوت سوت ایست ممتد شعر شهر خواب از شعر شعر خواب از شهر تکان تکان شعر را بتکان بر روی واژه نقطه نقطه هست نکته مغز بادامی که تلخی شعر دارد شیرینی از کام شعر انگیز دارد تابلوی سیاه زده از گوشه عکسی عکس های خواب زده خواب زدگان زندگان شعر تاریخچه کهن عصر مدرن ابیات تازه از تراشه های نوک مدادی مداد کیبوردی مداد غیر کاغذی...
-
/شهری در دل قصه/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:58
قصه شب غزلی از صبح داشت زان پس صبح طلوعی دگری را میداشت زان زپس روز زنو از روزی روزی از روز دگر از روزی بود شهری در دل قصه دگر قصه های زین پسو غصه دگر ماه در آینه خورشید میشد خورشید فلک را دور گردان میشد زان زروزی زبعد از روزی شبو شبهای دگر آمدو رفت قصه آمدنو رفتن ما اینگونه بر چرخ فلک قصه همی گردش نو زین پسو پس...
-
/قطعه ای برای سرودن/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:58
چند بلوک و چند چهارراه هیاهوی خاموش عکس کودکان در خاک صدای گریه صدای خنده صدای مات زنده ها برای تابوت ها عجیب سکوتی دارند مردگان انگار با خود تمام ارزوهایشان را به خواب برده اند حسام الدین شفیعیان
-
شعری که مدام نو میشد...
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:57
نمیدانم کجای شعر من زخمی بود چسب زخمی زقلم پیچید پیچکی بر در دیوار زخود میپیچید برگ دادو ززمین تا بر دیوار میرفت بذر عشقی شدو تا در همو بر هم میرفت در هم نگاشته بود پروازی پر پروانه دل پیچکو بر تابیدن پیله زپرواز شدن در درون قفسیم قفسی تا دل این پیچک تابنده زپیچک پیچک شعر ناقوس شدو شعر تابوت شدو شعر میجوشید شعر ضربدر...
-
شب های فانوسی روزهای خورشیدی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:57
صدای فانوس شبی می امد در پس نقطه تاریک کمی نور میشد زنوری که دل شب زشب پر میشد خط بطلان دقایق زتاریخ میداشت این غزل بود یا که در مثنوی شعر گم میشد شاعری پر بگرفتو کمی شعر میشد بر در دفتر عشق زنو نو میشد این زبیتی که قلم نوبر داشت قرمزی داخل واژه کمی گم میشد کال خط برگرفت در درون قرمزی سرخ میشد سرخ زدانه زقلم دانه دانه...
-
باران بهاری
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:56
باران که میبارد رنگین کمان درون نهفته از پیدا رخ مینماید باران قصیده ای لا به لای پنهان در برون زابر آمدن حالا میان این همه رنگین کمان قصه ای دوباره طلوع در بهاران و شکوفه ها درون آن بال میگیرند و پروانه ها هم رقص ستاره های آسمان ستاره برای گل و گل برای ستاره ها خورشید درون عمق لایه های درون گل کرده شعری که میبرد تمام...
-
کجای قصه خوابیدی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:55
باز کجای قصه ی خواب گرفته نور مهتاب هست شبی شعری که میبرد غمهای زمین را روی تقاطع فکر رسالت چگونه زیستن بود و در بلوار اندیشه مردی تبر میزد درختان فکر را شعری برایت گفته ام نامه رسان نیاورد کجای واژه اشکم خنده دار بود برای شعرم شمعی روشن کن حسام الدین شفیعیان
-
/دار قالی چو شعرم ببافان از نو/
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:55
/دار قالی چو شعرم ببافان از نو/ چه خالی گفتی با چه حالی گفتی از چه عالی گفتی یا که فانی گفتی با ستاره گفتی یا که آسمانی گفتی از بر بهر نگفتی چه عالی گفتی گلفشانی گفتی با نشانی گفتی بند بند مرا دار قالی گفتی دار کشیدی شعرم یا که من را زدی نقش چه عالی بافتی از چه رو این شده زندگیم نکند شعر مرا با نخی بر دلت کوک زدی طرح...
-
شهر بادبادک ها
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:54
قصیده های بارانی کلبه شنزار های ساحلی دریایی میان قطعات زندگی تاب میخورد ماحصل فکرهای طوفانی چند قصه ناسروده انگار فصل سرد خواب های پسا تاریخ از شعری تنیده در قالب دفتر ذهن ما همه در دفتر زندگی رفته از کلمات شده ایم مزرعه ای در بادهای قطب های تنهایی نموداری از تکاپوی شهری تکاپوی درون خواب های طولانی شهر های تکیده بر...
-
قصیده ای طوفانی
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:53
برای قصیده ها تنهایی برای شعر من کنج اتاقی کلماتی بارانی قصه از کاشتن بذری آغاز شد منو شبو شعرو قصیده طوفانی حسام الدین شفیعیان
-
دقایق سکوت انگیز زمین
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:52
دقایق سکوت انگیز زمین جایی در سمفونی زمان جایی در نت های کمان جایی در فالش شدن نهان گاهی در دو دو می های نهال نهال بر گیاه و بذر جهان جهان بذرو درو در اعمال عیان حسام الدین شفیعیان
-
کتاب فانوس1
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:50
کتاب فانوس 1
-
فانوس-46
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:48
وقتی در کتب هایی چه اعتقادی چه سایر کتب اموری بدون نام بردن شخصیتی یافتید انطباق صورت میگیرد جایی که اسرار هست انطباق و جایی که روان گفته شده دیگر فهم آنست.بعضی کتب مثل پازل بهم ربطند که یک خط آن پازل آن را بر هم میزند مثال خیلی مسائل پازلی.اینکه انسان باهوش بتواند پازل ها درست بچیند و برداشت درست بگیرد مهمست. والا...
-
فانوس-45
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:45
پس انسانی شبیه دوستی که انتخاب میکند میشود.مثال شما دوستتان شبیه شما نیست اما رفتار او در شما عملکرد میکند.عملکرد دوست شما تاثیر رفتار او میشود در شما. پس انتخاب دوست خوب میتواند شما را رهنمود کند به رفتار او. مثال شخصی میگوید من از فلانی تعلیم یافتم و او را یاد میکند به نیکی .در او تعلیمات او خوب بوده. و پذیرفته...
-
فانوس-44
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:44
1-مهربانی بهترین هدیه ایست که خداوند برای درون انسان قرار داده که در برون آن را میتوان به دیگری هدیه داد. 2-ترس و ترسانیدن بدترین چیزیست که بشریت باید از آن دوری کند زیرا خداوند مهربانست. 3-هدیه چیست گاهی یک جمله بهترین هدیه است و آن در درون دیگری حس خوب را کاشتن هست. 4-رضایت خدا مهمترین امریست که میتواند سرچشمه به...
-
فانوس-43
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:43
در خلقت توجه کردن باعث شکوفایی ذهن انسان میشود.این شکوفایی در خلقت در فصل ها و زیبایی های آن یافت میشود.بهار.شکوفه.تابستان گرمای آن و زیبایی هایش .پاییز و آن برگ ریزآن و زیبایی هایش.نگاه ما به همه چیز مثبتی که در پیرامون ما هست انرژی مثبت به نگاه ما هست. اینکه بتوانیم در این انرژی حالت خوب ان را دریافت و انتقال دهیم....
-
فانوس-42
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:42
شما انسان هستید با رشد و قابلیت رشد فکری پس با ارتقای رشد فکری و یافتن استقلال فکری شما خود تمیز دادن را یاد میگیرید و در قلمروی این استقلال فکری هست که مثال یک انسان عمل میکنید نه اینکه کی چی چجوری بمن خوراک میدهد من تمیز دهنده خوراک فکری خود هستم و خود تشخیص میدهم که چه درست و چه غلط هست .اما در این روند با قلمروی...
-
فانوس-41
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:42
1-سعی کنید بهترین روش زندگی یعنی خوبی و نیکوکاری را در روح خود سرلوحه رفتار خود قرار دهید زیرا جسم عمل میکند به آنچه روح از تفکر در آن جاری میسازد و روح عملی انجام میدهد که تفکر بر آن حکمفرما هست پس در روح خود کار کنید تا در جسم خود عمل کنید و عمل شما آنچنان باشد که در آن رضایت خالق باشد هر چند مخلوقاتی آن را ناپسند...
-
فانوس-40
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:41
1-خداوند به کسی قدرت هدایت و اوامر حق را میدهد که درباره او به اطمینان امانت و درستی در او و امر خوب و حمایت از مخلوقات از انسان و حیوان و گیاه و مهربانی را در او به پری رسانده باشد و خداوند سرافراز کننده هست و خداوند کسی را دوست میدارد که در جهت خیرو منفعت بشریت کوشا باشد. 2-خداوند بینایی میدهد و حس را خداوند مهربان...
-
فانوس-40
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:41
1-خداوند به کسی قدرت هدایت و اوامر حق را میدهد که درباره او به اطمینان امانت و درستی در او و امر خوب و حمایت از مخلوقات از انسان و حیوان و گیاه و مهربانی را در او به پری رسانده باشد و خداوند سرافراز کننده هست و خداوند کسی را دوست میدارد که در جهت خیرو منفعت بشریت کوشا باشد. 2-خداوند بینایی میدهد و حس را خداوند مهربان...
-
فانوس-39
پنجشنبه 4 فروردین 1401 04:40
پس مسئله خدا ستیزی بعضی افراد که خدا پرست هم بودند متاسفانه بر اساس رفتارهای غلط یا تفکر در ادیان و سوء استفاده های مالی و... گاهن بی دین و بعد خدا ستیز شدند.گاهن نتوانستند تشخیص دهند که آن خط داخل آن دین چه بوده و از کجا کار خراب هست. ظاهری سریع یا مدت طولانی بودند اما بر اساس خط انحرافی ضد دین و بعد خداستیز یا اصلان...