28. به آنها بگو، این گفتهی خداوند است: (سوگند به این حقیقت که) من «جاودانی هستم» همانگونه که در حضور من گفتید همانگونه با شما عمل خواهم نمود.
34. به تعداد آن روزهایی که از آن سرزمین بازدید کردید یعنی چهل روز، برای هر روز یک سال، روزی یک سال، (مدت) چهل سال (مجازات) گناهان خود را متحمل خواهید شد (و نتیجهی) مخالفت مرا خواهید دانست.
7. مُشه (موسی) بندهام اینطور نیست او در بین تمام اهل خانهام (یعنی فرشتگان) امین است.
18. ببینید آن سرزمین چگونه است؟ و آیا آن قومی که در آن ساکن است قوی است یا ضعیف؟ کم است یا زیاد؟
6. به آنها گفت: لطفا رویایی را که دیدهام بشنوید.
15. برادران یوسف در نظر گرفتند که پدرشان درگذشته است. (با خود) گفتند مبادا یوسف به ما کینه ورزیده و تمام بدیهایی را که به او کردیم جداً با ما تلافی کند.
17. و یعقُوو (یعقوب) به سوکُوت کوچ نمود و برای خود خانهای ساخت و برای مواشی خود سایهبانهایی درست کرد. به این جهت آن محل را سوکُوت نام نهاد.
27. جلو رفت و او را بوسید. (ییصحاق (اسحاق)) لباسهای او را بوییده دعایش کرد. (با خود) گفت ببین بوی پسرم چون بوی صحرایی است که خداوند برکتش نمود.