Jesus Christ-عیسی مسیح

Jesus came into our world two thousand years ago to powerfully demonstrate that God is for us.

In sending Jesus into our broken but beautiful world, God was showing all of us how much he loves us.


In our brokenness and sin, God knew we needed rescuing from ourselves; we needed a Saviour. In his love and grace our Creator God allowed his own Son, Jesus Christ to die for us, once and for all dealing with our sin and rebellion. Three days later Jesus rose from the grave and the world would never be the same again!


Jesus said: “I have come that you may have life; life better than you could ever imagine it to be.” (John 10:10)

Time magazine once referred to Jesus as “the most persistent symbol of purity, selflessness and love in the history of humanity”. Judging from the many references to his teaching which have entered into our everyday language, his impact on our world is immense.

تمام تمرکز یهودیان بر این بود که مسیح شناخته نشود و جوری که بشود او را جوری از میان برداشت که ظهورش برای همگان شناخته شده نماند اما از نحوه تصلیب این امر به درستی طراحی شده بود تا عیسی با دو دزد مصلوب شود تا قضیه به عنوان یک مجرم به نظر آید.درست در محاکمه این امر اتفاق می افتد همهمه عیسی را تصلیب کنید باراباس را آزاد کنید.جوری که او را بدتر از یک جنایتکار بنمایانند.پناهندگان  در یهود از کشورها و مناطق مختلف در خطر اخراج یا حذف مایحتاج و مستمری خود و حتی شکنجه روحی میشدند.بنابر این هر کسی باشد غیر مسیح یا همان عیسی مسیح  وعده داده شده ماشیح نباشد تریبون های اصلی آن زمان دست یهودیان بود برای این امر از کنیسه معبد استفاده میکردند و صدوقیان و فریسیان و سایر محافظین یهود برای این امر نقشه میکشیدند تا مسیح ظهور کرده مسیح قلابی یا تهمت شیطان بزنند به او آب دهان بندازند و داستانی را بسازنند که شخصی وارد اورشلیم شده که خود را خدا میخواند و مستقیم پسر خدا را خود خدا بخوانند پسر خدا برای آنها مثال خود خدا می آمد. باید هر نحوی میشد خود را مبرا از جنایت میکردند.اتفاقن سر این مسئله مشکل اصلیشان بود زیرا با این آموزه دین جدیدی شکل گرفته بود که تنبیه و سنگسار و امورات خشن را متوقف میکرد.بلکه مداوا کننده ای برای آنهایی که گناهکار خطاب میشدند آمده بود.عیسی دین یهود یا شریعت یهود را باطل نکرد بلکه آمده بود تا ماموریت خود را انجام دهد و وعده الهی را کامل کند و مسیحیت را بنیان کند.حال از  پناهجویان و پناهندگان تا مردم آن زمان باید در راستای یهودیان حرکت میکردند زیرا خطر هایی برای آنها بود اخراج از اسرائیل قطع منابع در آمدی. خطرات جانی.باید مسیح تصلیب میشد تا خطر دین جدید خاموش شود و اگر پادشاهی یهود بر مسیح بود که ملکوت پادشاهی مسیح بود این مسئله نصب شد هم تمسخر بود و هم اگر کسی بخواد بیاد و بگه من مسیح واقعی به خیال خودشان هستم چهار میخ میشود. خیلی در خوشی عیش نوش بودند.حرمسرا تا محل های خوشی زیاد زمینی. تریبون آن زمان منبع در آمدش از همان یهودیان تغذیه میشد که معبد محل انداختن پول برای در آمد در خرج نقره سکه و خذف عیسی میشد.در واقع مردم منجیشان ظهور کرده بود اما تصورات یهودیان تصورات هالیوودی امروز بود شخصی که نبرد کند بجنگد رومیان را بیرون کند آنها را تسلط بدهد و جنگ بتمنی کندو بعد آسمان مثال دو سه تکه شود اسرائیل بالا رود و تجلی جهان شود و تمام کرات همه زمین اسرائیل را قدرت واحد بدانند و شیرین کاران مسیح را خوار کنند و آنها هم بعد مدتی استفاده حذفشان کنند زیرا ابلیس شیطان حکمرانی میکرد بر آنان و خودشان به خودشان رحم نکردند و بعد در دهه  غریب به چهل سال بعد یا 70 کل اورشلیم توسط  آنهایی که فکر میکردند برایشان دایه غمخوارند ویران شد زیرا مسئله تصاحب قدرت رحم ندارد. همچنان که  عیسی ایلعازر  را که سرش را زیر آب کرده بودند به نحوی زنده کرد و ترسیدن.زیرا هر کسی را که زنده بشود میترسیدند حرفهایی بزند که برای آنها خطر باشد.زیرا حقانیت عیسی را میگفتند و آنها در پی حذف تاریخی از همان ظهور بودند هر کسی یا نشانه آیت و معجزه را خطر میداشتند زیرا تایید شدن عیسی رو شدن خیلی مسائل بود دزدی ها و مقر معبد و تباهی دین خودشان در شریعت. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد