32. شریر برای صالح کمین میکند، و قصد قتل وی میکند
40. و خد.اوند ایشان را یاری کرده، نجات خواهد داد، ایشان را از شریران خلاص کرده خواهد رهانید، زیرا بر او توکل دارند
4. خجل و رسوا شوند آنانی که قصد جان من دارند، و آنانی که بد اندیش من هستند به قهقرا رفته و خجل شوند
11. کینهتوزان برخاستهاند، چیزهایی را که نمیدانستم از من میپرسند
15. ولی چون افتادم شادی کنان جمع شدند، آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم من را دریدند و ساکت نشدند
20. زیرا از صلح سخن نمیگویند، و بر آنانی که در زمین آرامند سخنان حیلهآمیز را تفکر میکنند
20. بدیهایی (که بر) مرد صالح (حادث میشود) بسیار است، اما خد.اوند او را از همة آنها خواهد رهانید
5. چیزهای مشکل را به قوم خود نشان دادهای، بادة سرگردانی به ما نوشانیدهای
4. تا به کی بر مردی هجوم میآورید، تا همگی شما او را هلاک کنید، مثل دیوار خم شده و حصار لغزیده
11. ای باکره بشنو و ببین و گوش خود را فرادار، و قوم خود و خانة پدرت را فراموش کن
5. جان من در میان شیران است، در میان آتشافروزان میخوابم یعنی آدمیانی که دندانهایشان نیزهها و تیرهاست، و زبان ایشان شمشیر بُرنده است
7. بخود میپیچیم و بی نهایت خمیده شدهام، تمامی روز مکدّر هستم
10. و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم که نان من را نیز میخورد، پاشنة خود را بر من بلند کرد
5. آنانی که بیسبب از من نفرت دارند از شمار مویهای سرم زیادهاند، و دشمنان ناحق من که قصد هلاکت من دارند زورآورند، پس آنچه را غصب نکردهام، باز گردانم
10. و اینک ای پادشاهان تعقل نمایید، ای داوران جهان متنبه گردید