آیاتی از کتاب اوســتا

بند ۶) حال به خاطر پندار نیک من، با پندار نیک خود بیا! حال به خاطر نظم کیهانی من، با نظم کیهانی خود عمر طولانی را به من هدیه بده! با سخنان فراخ تو بود ای مزدا که قدرت و حمایت به زرتشت ارزانی کردی. به ما نیز ای اهوره، حمایتی ارزانی کن که به واسطه آن بر دشمنی‌های آن کسی که با ما خصومت دارد، فائق آییم.


بند ۹) باشد ای مزدا، که با این درخواست‌ها از تو، همه شما را و نظم کیهانی و پندار تو را خشمیگن نکنیم. ای بهترین، ما که جایگاه خود را که انجام وظیفه در ستایش تو است، یافته‌ایم. شمایان همگی سریع‌ترین زندگی‌بخش‌ها هستید و فرمان بر نیرو‌های زندگی بخش از آن شماست.


بند ۴) مزدا کسی است که سرودها را به بهترین وجه به خاطر می‌سپارد. برای آنانی که از هر زمانی تا زمان حال با خدایان و مردمان پیشین زیسته‌اند. همچنین آنانی که در هر زمانی از اکنون به بعد خواهند زیست. او اهوره کسی است که بین آنان تمیز قایل می شود (= بر آنها قضاوت می‌کند). برای ما نیز باید چنان باشد که او می‌خواهد!

بند ۱۰) شما همه، ای اهوره، اکنون باید با نظم کیهانی خود، برای این انسان‌ها و خودتان (؟) قدرت اعطا کنید. به واسطهٔ فرمان شما و به حساب پندار نیک من، از دور فرمان بدهید، فرمانی که به موجب آن مسکن خوب و آرامش برقرار شود. اکنون من به سهم خویش شما را، ای مزدا، اولین یابنده این پندار نیک/ وجود نیک می‌دانم.


بند ۱۶) من از تو درباره چیزی دور می‌پرسم: او چگونه سخاوتمندی خواهد بود که برای پیشبرد فرمان خانه یا سکونتگاه یا زمین از طریق نظم کیهانی تلاش خواهد کرد، وقتی که او باید آنجا باشد، کسی مانند تو، ای مزدا اهوره، و او با چه اقداماتی خواهد آمد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد