/آیاتی از کتاب اوســتا/

بند ۸) “این کسی است که من پیدا کرده‌ام. کسی که به تنهایی به فرمان‌ها و مشیت‌های ما گوش فرا می‌دهد، زرتشت سْپیتَمَه. او آرزو می‌کند، ای مزدا، که ما و نظم کیهانی، سرودهای پرستش را بشنویم. امیدوارم که (؟) من (به عنوان) نـَفـَسِ نیک، دارای اختیار اندام کلامی وی باشم.”

بند ۹) و همچنین: باشد که ما انسان‌هایی (از آنانی؟) باشیم که باید آنرا پر برکت سازیم، این وجود را. ای مزدا و شما(؟)، اهوره‌ها، اینجا از طریق آوردن …(؟) و از طریق نظم کیهانی ما. وقتی پندارهای شخص در یک جا و همان جایی باشد که درک آن شخص در ابتدا به گونه‌ای باشد، و سپس به گونه‌ای دیگر.

بند ۱۴) آنچه یک انسان/ قهرمان آنرا می‌یابد، مسئول آن است. ممکن است آنرا به یک دوست بدهد. پس ای مزدا، پیش‌آگهی از پاداش‌ها و حمایت خود را به من بده، که همه شما از طریق فرمان تو ای اهورامزدا مطابق با نظم کیهانی کسب کرده‌اید، و بدینوسیله شما *رقبای اعلام من برای مطرح شدن را از میدان به در می‌کنید به همراه آنهایی که متعلق به کسانی هستند که پندارهای شاعرانه را برای شما نقل می‌کنند.


عکاس-حسام الدین شفیعیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد