/آیاتی از کتاب اوســتا/

بند ۸) “این کسی است که من پیدا کرده‌ام. کسی که به تنهایی به فرمان‌ها و مشیت‌های ما گوش فرا می‌دهد، زرتشت سْپیتَمَه. او آرزو می‌کند، ای مزدا، که ما و نظم کیهانی، سرودهای پرستش را بشنویم. امیدوارم که (؟) من (به عنوان) نـَفـَسِ نیک، دارای اختیار اندام کلامی وی باشم.”

بند ۹) و همچنین: باشد که ما انسان‌هایی (از آنانی؟) باشیم که باید آنرا پر برکت سازیم، این وجود را. ای مزدا و شما(؟)، اهوره‌ها، اینجا از طریق آوردن …(؟) و از طریق نظم کیهانی ما. وقتی پندارهای شخص در یک جا و همان جایی باشد که درک آن شخص در ابتدا به گونه‌ای باشد، و سپس به گونه‌ای دیگر.

بند ۱۴) آنچه یک انسان/ قهرمان آنرا می‌یابد، مسئول آن است. ممکن است آنرا به یک دوست بدهد. پس ای مزدا، پیش‌آگهی از پاداش‌ها و حمایت خود را به من بده، که همه شما از طریق فرمان تو ای اهورامزدا مطابق با نظم کیهانی کسب کرده‌اید، و بدینوسیله شما *رقبای اعلام من برای مطرح شدن را از میدان به در می‌کنید به همراه آنهایی که متعلق به کسانی هستند که پندارهای شاعرانه را برای شما نقل می‌کنند.


عکاس-حسام الدین شفیعیان

/آیاتی از کتاب اوســتا/

بند ۱۹) من از تو این را می‌پرسم: صریح به من بگو ای اهورا، آن کس که آن مخارج را به کسی که آنرا کسب می‌کند، ندهد، انسان/ قهرمانی که آنرا با بیان درست برای خود کسب می‌کند- که باید اولین جبران باشد که برای این به وی می‌رسد(؟)- من این را می‌پرسم. در حالیکه جبران مخارج که باید آخرین چیزی باشد که به وی می‌رسد(؟) را می‌دانم.

بند ۱۳) من از تو این را می‌پرسم: صریح به من بگو ای اهورا، چگونه ما باید اینجا دروغ را از خود دور کرده(؟) و اهریمنِ آن را پایین آوریم به سوی آنهایی که سرشار از امتناع  به گوش دادن، شهرت آسمانی را بدست نمی‌آورند(؟) از طریق همراهی با نظم کیهانی و هیچ لذتی از پرسش از پندار نیک خویش نمی‌برند؟


بند ۱) من از تو این را می‌پرسم: صریح به من بگو ای اهورا، ای مزدا، کسی مثل تو به دوستی مثل من اعلام کند، از مثال تو، از حرمت نهادن تو(؟)، چگونه باید احترام گذاردن برای کسی مثل همه شما صورت پذیرد! بنابر این، راهنمایی‌های(؟) دوستانه که برای ما نهاده می‌شود از طریق نظم کیهانی، به من بگو چگونه احترام شما(؟) باید به نزد ما بیاید، به حساب پندار نیک من/ ما.

بند ۵) فرمان شما چیست، همه شما؟ خواسته شما برای عملی که اجرا شود چیست، ای مزدا، یا برای چگونگی خوابیدن من؟ به من بگویید تا ضعیف شما (= تمامی خدایان) توسط نظم کیهانیِ مراسم روحانی من و پندار نیک من حفاظت شود. ما همیشه همه شما را در ورا و بالای تمامی خدایان قدیمی  و همچنین انسان‌های آنها(؟) دانسته‌ایم.

بند ۳) بنابر این، در ابتدا آن دو الهام که به صورت «خواب دوگانه» و گفتارها و پندارهای دوگانه معروف شده‌اند، آنها اعمال دوگانه هستند: خوب و بد. و بین آن دو، آنانی که هدایای خوب می‌دهند (یا: چیزهای خوب بوجود می‌آورند) به درستی تمیز داده شده‌اند، نه آنها که هدایای بد می‌دهند.


/آیاتی از کتاب اوســتا/

بند ۱) و پس من باید آشکار سازم! حال بشنوید! حال گوش فرا دهید، هم شما که از نزدیک می‌آیید و هم شما که از دور می‌آیید! حال، همگی، به آن توجه کنید، چرا که درخشان و آشکار است! باشد که آن کس که اعلام بدی دارد، برای بار دوم این وجود را با اولویت بد خود تخریب نکند، آنکس که تحت سیطره دروغ است، توسط بیانات زبان خویش وامانده است.

بند ۴) آنانی که تحت سیطره دروغ هستند، از این الهام، (الهام) زندگی‌بخش، خارج می‌شوند، ای مزدا- برای نگهدارنده نظم کیهانی چنین نیست. یک انسان، حتی اگر دارایی کمی داشته باشد، باید برای نگهدارندهٔ نظم کیهانی مطلوب باشد؛ یک انسان توانمند، حتی اگر دارایی زیاد، اما بد، داشته باشد، باید فقط برای آنکس که تحت سیطره دروغ است، مطلوب باشد.

بند ۱۳) او، یعنی کسی که یکبار(؟) زرتشت سْپیتَمَه را با سخاوتمندی در میان میراها مورد مرحمت قرار داد، که انسان/ قهرمان بر اساس الگوها بوده و آماده است تا توسط سرود من/ وی شناخته شود. بنابر این، برای وی، مزدا اهوره وجود فعلی را برقرار می‌سازد، برای وی او رمه‌اش را به حساب پندار نیک وی به پیش می‌برد. حال ما او را به عنوان همراه نیک نظم کیهانی می‌دانیم.

/آیاتی از کتاب اوســتا/

بند ۲) و بنابر این از طریق پندار ما(؟)، آنها به تو داده شده‌اند، تمامی این چیزها/ بیانات و الهام نیک، و همچنین اعمال انسان حیات‌بخش، که روح- نفس وی در همین لحظه با نظم کیهانی در سرود روحانی که در سرتاسر جهان موجودات زنده به سمت کسی مثل همه شما با آوازهایی حاوی ستایش‌ها می‌رود، ای مزدا.


بند ۳) بنابر این، آن انسان/ قهرمان می‌تواند به آنچه بهتر از خوب است، برسد. کسی که به ما بیاموزد مسیرهای مستقیم قدرت حیات‌بخش هم در این حالت دارای استخوان و هم در حالت مسیرهای واقعی و قابل رفتن پندار، تا پیش کسانی که اهورا با آنها می‌زید، داوری آسمانی، کسی مثل تو، دارای تباری نیک، حیات‌بخش، ای مزدا.


بند ۱) من از تو این را می‌پرسم: صریح به من بگو ای اهورا، ای مزدا، کسی مثل تو به دوستی مثل من اعلام کند، از مثال تو، از حرمت نهادن تو(؟)، چگونه باید احترام گذاردن برای کسی مثل همه شما صورت پذیرد! بنابر این، راهنمایی‌های(؟) دوستانه که برای ما نهاده می‌شود از طریق نظم کیهانی، به من بگو چگونه احترام شما(؟) باید به نزد ما بیاید، به حساب پندار نیک من/ ما.