آیاتی از کتاب انجیل

35  و دو زن که در یک جا دستآس کنند، یکی برداشته و دیگری واگذارده خواهد شد.

14  و فریسیانی که زر دوست بودند همهٔ این سخنان را شنیده، او را استهزا نمودند.

22  باری آن فقیر بمرد وفرشتگان، او را به آغوش ابراهیم بردند و آن دولتمند نیز مرد و او را دفن کردند.

18  پس گفت، ملکوت خدا چه چیز را می‌ماند و آن را به کدام شی تشبیه نمایم؟

29  و از مشرق و مغرب و شمال و جنوب آمده، در ملکوت خدا خواهند نشست.

56  ای ریاکاران، می‌توانید صورت زمین و آسمان را تمیز دهید، پس چگونه این زمان را نمی‌شناسید؟

15  و تو ای کفرناحوم که سر به آسمان افراشتهای، تا به جهنّم سرنگون خواهی شد.

21  در همان ساعت، عیسی در روح وجد نموده گفت، ای پدر مالک آسمان و زمین، تو را سپاس می‌کنم که این امور را از دانایان و خردمندان مخفی داشتی و بر کودکان مکشوف ساختی. بلی ای پدر، چونکه همچنین منظور نظر تو افتاد.

پرندگان پشت بام را دوست دارم دانه‌هایی راعکاس-حسام الدین شفیعیاناللّٰهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِکَ وَأَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّکَعکاس-حسام الدین شفیعیان

آیاتی از کتاب انجیل

17  یعنی روح راستی که جهان نمی‌تواند او را قبول کند زیرا که او را نمی‌بیند ونمی‌شناسد و امّا شما او را می‌شناسید، زیرا که با شما می‌ماند و در شما خواهد بود.

24  و آنکه مرا محبّت ننماید، کلام مرا حفظ نمی‌کند؛ و کلامی که می‌شنوید از من نیست بلکه از پدری است که مرا فرستاد.

21  امّا ما امیدوار بودیم که همین است آنکه می‌باید اسرائیل را نجات دهد. و علاوه بر این همه، امروز از وقوع این امور روز سوم است،

32  پسبا یکدیگر گفتند، آیا دل در درون ما نمیسوخت، وقتی که در راه با ما تکلّم می‌نمود و کتب را بجهت ما تفسیر می‌کرد؟

15  و به ایشان گفت، اشتیاق بی‌نهایت داشتم که پیش از زحمت دیدنم، این فِصَح را با شما بخورم.

15  زیرا که من به شما زبانی و حکمتی خواهم داد که همهٔ دشمنان شما با آن مقاومت و مباحثه نتوانند نمود.

26  و دلهای مردم ضعف خواهد کرد ازخوف و انتظار آن وقایعی که برربع مسکون ظاهر می‌شود، زیرا قوّات آسمان متزلزل خواهد شد.

33  آسمان و زمین زایل می‌شود لیکن سخنان من زایل نخواهد شد.

16  او خواهد آمد و باغبانان را هلاک کرده، باغ را به دیگران خواهد سپرد. پس چون شنیدند گفتند، حاشا.

24  دیناری به من نشان دهید. صورت و رقمش از کیست؟ ایشان در جواب گفتند، ازقیصر است.

43  تا دشمنان تو را پای‌انداز تو سازم؟

21  گفت، جمیع اینها را از طفولیّت خود نگاه داشته‌ام.

30  جز اینکه در این عالم چند برابر بیابد و در عالم آینده حیات جاودانی را.

22  و به شاگردان خود گفت، ایّامی می‌آید که آرزو خواهید داشت که روزی از روزهای پسر انسان را بینید و نخواهید دید.

آیاتی از کتاب انجیل

14  و در هیکل، فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرّافان را نشسته یافت.

15  پس تازیانه‌ای از ریسمان ساخته، همه را از هیکل بیرون نمود، هم گوسفندان و گاوان را، و نقود صرّافان را ریخت و تختهای ایشان را واژگون ساخت،

31  او که از بالا می‌آید، بالای همه است و آنکه از زمین است زمینی است و از زمین تکلّم می‌کند؛ امّا او که از آسمان می‌آید، بالای همه است.

19  و حکم این است که نور در جهان آمد و مردم ظلمت را بیشتر از نور دوست داشتند، از آنجا که اعمال ایشان بد است.

8  باد هرجا که می‌خواهد میوزد و صدای آن را می‌شنوی لیکن نمی‌دانی از کجا می‌آید و به کجا می‌رود. همچنین است هر که از روح مولود گردد.

21  و لیکن کسی که به راستی عمل می‌کند پیش روشنی می‌آید تا آنکه اعمال او هویدا گردد که در خدا کرده شده است.

34  زیرا آن کسی را که خدا فرستاد، به کلام خدا تکلّم می‌نماید، چونکه خدا روح را به میزان عطا نمی‌کند.

29  و او که مرا فرستاد، با من است وپدر مرا تنها نگذارده است زیرا که من همیشه کارهای پسندیده او را بجا می‌آورم.

44  شما از پدر خود ابلیس می‌باشید و خواهشهای پدر خود را می‌خواهید به عمل آرید. او از اوّل قاتل بود و در راستی ثابت نمی‌باشد، از آن‌جهت که در او راستی نیست. هرگاه به دروغ سخن می‌گوید، از ذات خود می‌گوید زیرا دروغگو و پدر دروغ‌گویان است.

17  اگر کسی بخواهد ارادهٔ او را به عمل آرد، دربارهٔ تعلیم خواهد دانست که از خدا است یا آنکه من از خود سخن می‌رانم.

27  لیکن این شخص را می‌دانیم از کجا است، امّا مسیح چون آید هیچ‌کس نمی‌شناسد که از کجا است.

36  این چه کلامی است که گفت مرا طلب خواهید کرد و نخواهید یافت و جایی که من هستم شما نمی‌توانید آمد؟

44  و بعضی از ایشان خواستند او را بگیرند و لکن هیچ‌کس بر او دست نینداخت.

22  زیرا که پدر بر هیچ‌کس داوری نمی‌کند بلکه تمام داوری را به پسر سپرده است.

27  و بدو قدرت بخشیده است که داوری هم بکند زیرا که پسر انسان است.

44  شما چگونه می‌توانید ایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر می‌طلبید و جلالی را که از خدای واحد است طالب نیستید؟

16  و شاگردانش اوّلاً این چیزها را نفهمیدند، لکن چون عیسی جلال یافت، آنگاه به‌خاطر آوردند که این چیزها دربارهٔ او مکتوب است و همچنان با او کرده بودند.

40  چشمان ایشان را کور کرد و دلهای ایشان را سخت ساخت تا به چشمان خود نبینند و به دلهای خود نفهمند و برنگردند تا ایشان را شفا دهم.

24  پس یهودیان دور او را گرفته، بدو گفتند، تا کی ما را متردّد داری؟ اگر تو مسیح هستی، آشکارا به ما بگو.

38  و لکن چنانچه بجا می‌آورم، هرگاه به من ایمان نمی‌آورید، به اعمال ایمان آورید تا بدانید و یقین کنید که پدر در من است و من در او.

41  عیسی بدیشان گفت، اگر کور می‌بودید گناهی نمی‌داشتید و لکن الآن می‌گویید بینا هستیم. پس گناه شما می‌ماند.

24  و اگر در میانِ ایشان کارهایی نکرده بودم که غیر از من کسی هرگز نکرده بود، گناه نمی‌داشتند. ولیکن اکنون دیدند و دشمن داشتند مرا و پدر مرا نیز.
عکاس-حسام الدین شفیعیان