فانوس-19

چشم اگر در زمین بسته باشد در ملکوت باز میشود اصطلاحی بنام چشم برزخی هست که به آن میگویند باز شدن چشم بروی حقایقی که بر آن چشم بسته بوده.در ملکوت الهی و بعد این جهان مادی و خاکی انسانها به مراتب روحی خود اوج میگیرند از یک پر ضعیف مثالن نمیشود توقع پرش به آسمان مثلان چندم در مدارج عالی روحی داشت آنچه کاشتید برداشتید و البته این لجبازی روحی در حتی باز شدن چشم هم هست زیرا انسان درونش چیست روح هست و بقیه جسم فانی روح هست که باید متعالی بشود. اما این ضرر به خود انسان هست که بگوید فنا میشویم و هیچ و دیگر نیست. البته اگر انسان چشم باز کند در جهان حصار مادی و حصارها میتواند به آفرینش و قدرت خدا پی ببرد که این جهان عظیم را خدایی کنترل میکند که بی حکمت آن برگی نمی افتد چگونه انسانی بتواند در بر خدا به ایستد بگوید خداوند با این عظمت که هر کاری برایش ممکنست نمیتواند تمام روح ها را در طبقات روحی جای دهد و فنا هست آخر آن و اما مشیت خدا به آنچه صلاح بداند از آنچه چرخه حیات هست تعلق میگیرد نمیشود توقع داشت که همه اسرار الهی را انسان در جسم خاکی فهم کند مگر پر پرشدن در زنجیره خدا که اول همه اعتقادات هست پس به خدا ایمان داشتن یعنی خداوند امکان هر غیر ممکنی را ممکن میکند بنا به آنچه دانای کل هست و میداند حال انسان خاکی جلوی خدا به ایستد بگوید من بزرگترم من میفهمم من آنچه دانستم کل هست. نقطه در دریای حکمت خدا فکر جسم در بر گوشت پوست استخوان هست چون انسان در جسم اسارت دارد اما پر پرواز نهایی او اعمال اوست نه ثروت نه قدرت نه امورات زمینی را میبرد جز اعمال خوب و بدش را آنچه کاشته و برداشتش را میخواهد ببیند.

فانوس-18

در هر قشری از هر نوع خدمتی و هر نوع کاری و چه معنوی و چه خدماتی افراد خوب و بد هستند هیچوقت به منزله فردی یا افرادی نمیشود نادیده گرفت خدمت کثیری از افرادی که در هر قشری خدمت میکنند و خوب و با نیت رضایت خدا کار میکنند. پس در یک دریا هم آب روان هست و هم در یک رود سد شده گلالوده از در خود ماندن اینکه کجای کره زمین چه کاری انجام میدهید مهمش آنست که آن را به اتصال رضایت خدا زنجیره کنید .آدمهایی که تحت سختی هستند از انواع مختلف آن بهتر درک افراد قشر آسیب پذیر میکنند و اما افراد غنی بدون دغدغه یا افراد کم مایه در  جایی  که میتوانند بهتر باشند اما بدترند. پس روی یک فرد یا افراد ضربدر روی کل اون قشر نمیشود کرد. زیرا انسانها دارای مراتب روحی هستند. و هر شخصی که این روح خود را بالا ببرد در انگیزه معنویت در انگیزه خدمت به انسانها هم بکار میبرد و سایر جانداران.پس دردها و رنج های شما را خدا میداند و از همه مهمتر روزگار را. و البته این جهان بدون حصار در امر انسانیت بدون مرز بندی هست زیرا زنجیره انسانیت در هر کجای جهان روشن باشد همانجا یعنی سکوی ملکوت الهی اول از ذخیره زمین. انسانهای ضد نور تاریکی هستند که از روشنایی انسانها بیزار و بیرحم و سنگدلانه بر تمامی حرکت انسانی جهانی  وقفه میکنند پس در این روشنا بخشی فانوسی بر دست خود در نهال دیگری باشید.

فانوس-18

چشم باز در تفکر باز و ایمان قوی هست. آنکه فکرش بسته هست و ایمانش ضعیف بینائیش ضعیف یا جنبه امورات مادی و زمینی گرفته. پس در فکر بسته چشم بسته میشود و در چشم باز فکر از پر شدن خواهد بود.یک سد دیوار محکم دارد تا آب فوران نکند و سیل جاری نشود.ایمان قوی مثل سد محکم هست. آنکه ایمانش قویست سد   هست و آنکه ضعیف شکستنی. سد راه نمیشود بلکه سد راه غلط میشود. اگر در بینایی باز در آسمان نگر کنند حقیقت و در زمین برابری حقیقت را میجویند. اما اگر در آسمان حتی حقیقت و در زمین حقیقت گفته برابر شود اما چشم از معنای  کامل آن بسته باشد و از همه چیز در تاریکی باشد نه جستن هست نه رسیدن بلکه تعلیمات درست هست که میتواند به اصل حقیقت برساند.پس در حکمت الهی و در داوری عدالت الهی چشم و گوش و رساندن حقیقت خواستار از انسانها میشود نه خواب ماندن نه غفلت بلکه گفته میشود چشم بود گوش بود جستن بود یافتن بود رساندن حق و یافتن  معنای آن بود تایید مسائلی بود. تطبیق بر آن بود نام بود نشان بود رسم بود اما غفلت از چه بود پس یک پازل  مهم هست و چینش آن مهمتر و ربط و سبط آنها بر زنجیره الهی.اما اینکه در این رسم در هر مکتب و فکر انسانهای آزادیخواه و حق طلب هستند که زنجیره تایید و کمک هستند اصلان تایید و تفکر بر زنجیره و اول خدا هست که نمودار میکند.مثال آنست که شخص گوید فلان شخصیت در خود بعد اعتقادی دارد عمل میکند بعد آن اشخاص نبینند. خب در این زنجیره زمین و آسمان همه در شکل اتحاد آن بر حقایق روشن کردن میروند زیرا زمان آن رسیده که تعقل عمیقتر و رسیدن ها عمیقتر شود و الا زمان حیات هر چقدر هم باشد که زمانبندی در ید قدرت خداست هزاران سال یا سالها یا هر چقدر فرق ندارد اگر چشم بسته و تفکر بسته باشد مثال بذری ماند که کسی نشیند و  سالها و سالهای متمادی رشد نکند و منتظر بذر در تفکر خود در هر زمان بماند. پس زمان آن زمان جستن حقیقت هست. زیرا خداوند سخاوت خود را در زمانهایی که لازمست بیشتر  و در زمانهایی که صبر لازمست استقامت و خوش بین بودن به وعده ها پس زمان مناسب آن یعنی خواست خدا, و حقیقت طلبان راستین مسیر تکامل وعده های الهی.

فانوس-17

فکر درگیر امورات زمینی و فکر جهت دار منافع زمینی بینش زمینی وار پیدا میکند.فکر معنوی فکر خدایی همه چیز را سمت و هدایتش را خدا میداند.فکر روشن سمت روشنایی هست.فکری روشن هست که جهت سمتی باشد که به آن سمت خدا میگویند.آن موقع رفتارش سمت خدایی میگیرد کردارش.بینشش.حرف زدنش.خیر اندیشیدنش.همه سمت خوبی حرکت میکند.فکر کوچک بسته و فکر منافعی فکر دیکته ای به آن گفته میشود سمت دار زمینی.فکر منافعی فکر پیشبرد اهداف زمینی در گروی حرکتی زمینی هست و فکر سمت خدایی سمت حرکتی که خدا آن را برای او نمودار میکند.در آن حس هست.حسی از رشته الهی.که به آن سمت خوبی و سمت وسعت دریای بیکران ملکوتی از الهی شدن یا نمود پیدا کردن در رشد خوبیست.فکر  را از زبان  رفتار  و درون و بازخورد بیرونی درونی میتوان نمودارش را برای خداوند فقط ترسیم کرد که ناظر بر ترسیمی جلوتر از شما هست.اگر یک قدم رفتید خداوند صدها برابر آن قدم را  برای شما هموار کرده اما استقامت آن صبر و تحمل رنج این راه یعنی سر مقصود  روشنایی هست.فکر منافعی در مادیت در معنویت در برخورد در سوال در حرف زدن در همه چی  تاریکی دارد.اما فکر سمت روشنایی همیشه آن سخاوت خدا را درونش به مقدار کمال گرفتنش روشن نگه میدارد.فکر بسته از کوچکترین  خیر اندیشی و آرامش دادن و معنویت بخشیدن به دیگری کوتاهی میکند چون بذر خساست در آن رشد کرده بذر سخاوت روشنایی و بذر خساست تاریکیست در همه امور در دو قطب مثبت و منفی.مثبت سمت روشنایی و منفی سمت تاریکی.

فانوس-16

کج نظری در اصطلاح به مفهوم برداشت کج نسبت به تمامی امورات هست."انسان کج نگر" حتی به گل زیبا هم خواهد گفت گل  کج.اما آدم خوش نگر به گل کج راستی میدهد و گل استوار را به اوج زیبایی میرساند.آیا آن کجی مد نظرش زشت بوده خیر بلکه قوت داده.کج نگری در ابعاد مختلف نمود پیدا میکند.بصورتی که به یک  آدم کج نگر اگر بگویی این الان خود گل هست  با سفسطه خواهد گفت  گل نیست  بلکه درخت هست. یا درخت نیست.خار هست فقط.پس اگر گل را ببیند خار بیند و اگر درخت بیند کج بیند و اگر گل بیند نمودار دیگری رسم میکند.اصولا سادیسم بطلان حقایق و خط مخالفت روی همه چیز از کج نگری رشد و در تاریکی نمود پیدا میکند.بی تفاوتی نسبت به همه امور با جنبه مخالفت در همه امور.آدم خوش نگر مخالفت نمیکند و کج نگاه نمیکند. صبور هست.و پر جوشش و کاوش.گیاه قطع کردن آسان اما گیاه را پروراندن سخت اما در بر آن خوشی اینکه قوت  یافتن بذر نیکو بذری نیکو عمل آورد. غرور  عامل سقوط و  تواضع عامل بلندی در بر نظر خداست.مسکن درد شدن یا زخم زدن.مرحم شدن یا زخم شدن.آفت شدن یا آفت زدایی.آسان یا سخت.آسان اما تاریک.سخت اما روشن.آن چیزی که به سختی بدست آید آسان از دست نمیرود. آن چیز که آسان بدست آید آسان از دست رود.شادی آن کوتاه و رنج آن زیاد. و سخت جوشش و کوشش ماندگار.ماندگاری مهمتر هست.زیرا اساس درست در چینش اثاث درست درون آن ریختن و پرشدن و نمود پیدا کردن تا رشد و نمود هست.