یک یهودی در زمان عیسی معمولاً تنها یک اسم داشت. در برخی موارد، پس از نام شخص، اسم پدرش ذکر میشد؛ یعنی نام با فرمول «اسم شخص پسر اسم پدر» ساخته میشد. آوردن نام شهر محل تولد شخص پس از نام او نیز رایج بودهاست.[۲] نتیجتاً، عیسی در عهد جدید معمولاً «عیسی ناصری» خطاب شدهاست. همسایههای عیسی در ناصره، او را «نجّار، پسر مریم و برادر یعقوب و یوسف و یهودا و شمعون» (مرقس ۶:۳)،[۳] «پسر نجّار» (متی ۱۳:۵۵)[۴] یا «پسر یوسف» (لوقا ۴:۲۲)[۵] خطاب میکردند. در انجیل یوحنا، فیلیپ عیسی را «عیسی پسر یوسف از ناصره» (یوحنا ۱:۴۵) مینامند.[۶]
عیسی در شکل کنونی (Ἰησοῦς)[پ] در زبان یونانی ریشه دارد. نام یونانی خود از ישוע (یشوع) عبری گرفتهاست. این اسم که در اصل יהושע (یِهُشوعا، بهطور خلاصهتر یوشع) بوده در لغت به معنی «یهوه نجات میبخشد» است.[۷] یوشع همچنین جانشین موسی و یک روحانی یهودی بنا به عهد عتیق نیز هست.[۸]
عیسی (یشوع) نام رایجی در میان یهودیان معاصر تولد عیسی بودهاست.[۹] یوسف فلاوی مورخ یهودی قرن اول میلاد در نوشتههای خود حداقل به ۲۰ فرد مختلف که عیسی نام داشتهاند اشاره کردهاست.[۱۰] این اسم، آن گونه که در عهد جدید به کار رفتهاست، از نظر لغوی «یهوه رستگاری است» معنی میدهد.[۱۱]
از سالهای آغازین دین مسیحیت، عیسی را معمولاً «عیسی مسیح» خطاب میکنند.[۱۲] نویسنده انجیل یوحنا مدعی است عیسی ناصری این اسم را بر روی خود گذاشتهاست. مسیح یک نام شخصی نیست.[۱۳] این کلمه (משיח) در عبری به معنی «برگزیده شده» است.[۱۴][۱۵] مسیحیان او را به این نام میخوانند زیرا باور دارند که او همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی عهد عتیق است. از زمان زندگی عیسی تا امروز، «مسیح» به یک نام شخصی و بخشی از اسم عیسی درآمده است. به پیروان عیسی، «مسیحی» میگویند و این اطلاق از قرن اول میلادی رواج داشتهاست
عیسی (عبری: ישוע،[الف] یونانی باستان: Ἰησοῦς؛[ب] حدود ۴ پیش از میلاد – ۳۰ / ۳۳ میلادی) که به عیسی مسیح و عیسی ناصری نیز معروف است، واعظ یهودی و رهبر دینی در قرن اول میلادی بود. او شخصیت مرکزی مسیحیت، بزرگترین دین جهان، است. غالب مسیحیان اعتقاد دارند او تجسم خدای پسر و مسیح وعده داده شده در عهد عتیق است. مسلمانان او را از پیامبران خدا میدانند.
تقریباً همه محققان دوره باستان اتفاق نظر دارند که عیسی به لحاظ تاریخی وجود داشتهاست، اما تلاشها برای یافتن جزئیات تاریخی زندگی او منجر به تردیدهایی دربارهٔ اعتبار انجیلها، تنها منابع موجود دربارهٔ حیات عیسی، شدهاست. عیسی یک یهودی اهل جلیل بود که توسط یحیی تعمید داده شد و زان پس، تبلیغ خود را آغاز کرد. او به صورت شفاهی موعظه میکرد و دیگران «ربی» خطابش میکردند. عیسی با دیگر یهودیان دربارهٔ بهترین راه پیروی از خدا بحث میکرد، عدهای را معالجه کرد، به وسیله مثلها تعلیم میداد و برای خود پیروانی جذب کرد. مقامات یهودی او را دستگیر و محاکمه کرده و به دولت روم تحویل دادند. پونتیوس پیلاطس فرماندار رومی یهودیه نیز دستور داد او را مصلوب کنند. بعد از مرگش، حواریونش ادعا کردند او از مرگ برخاستهاست و نیز جامعهای تشکیل دادند که در نهایت به کلیسای اولیه تبدیل شد.
عقاید مسیحی دربارهٔ عیسی بدین قرار است که نطفه او توسط روحالقدس بسته شد، زنی باکره به نام مریم او را زایید، معجزاتی انجام داد، کلیسای مسیحی را تأسیس کرد، با فداکاری مصلوب شد تا کفارهای برای گناهان باشد، از مرگ برخاست، به بهشت رفت و روزی از آنجا بازخواهد گشت. بهطور کلی، مسیحیان عقیده دارند عیسی به مردم امکان آشتی با خدا را میدهد. مطابق اعتقادنامه نیقیه، که توسط کلیسا در سده چهارم تنظیم شده، عیسی زندگان و مردگان را قبل یا بعد از رستاخیز جسمانیشان قضاوت خواهد کرد، اتفاقی که به ظهور دوم در فرجامشناسی مسیحی گره خوردهاست. اکثریت اعظم مسیحیان عیسی را به عنوان تجسم خدای پسر، رکن دوم تثلیث، میپرستند. اقلیت کوچکی از مذاهب مسیحی نیز وجود دارند که بخشی یا همه تثلیث را رد میکنند. همه ساله تولد عیسی در ۲۵ دسامبر، به عنوان کریسمس، جشن گرفته میشود. آدینه نیک به تصلیب عیسی و عید پاک به برخاستن او از مرگ اختصاص دارد. سال حدودی تولد عیسی، مبدا تقویم میلادی که طور گسترده در دنیا استفاده میشود است.
از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت نیز به عنوان یک شخصیت مهم یاد شدهاست. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجسته خدا و همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی است. آنان تولد او از مریم باکره را قبول دارند اما خدا یا پسر خدا بودن او را نه. در قرآن آمده که عیسی هیچوقت ادعای الوهیت نکرد. بیشتر مسلمانان اعتقاد به تصلیب عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. یهودیان این باور که عیسی، مسیح وعده داده شده بود را رد میکنند زیرا اعتقاد دارند او نشانههای ذکر شده برای مسیح بودن را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاسته است. بهائیان عیسی را در کنار شخصیتهای دیگر مثل بهاءالله و زرتشت یکی از مظاهر ظهور به حساب میآورند. در مانویت میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز قائل میشد و نیز او یکی از اسلاف مانی به حساب میآمد.