زمانه عیسی مسیح عیسی ناصری 2000 سال پیش

خب در مباحث قبلی خطوط بین مردم و خطوط حرکت ابلیس را که در فیلم مصائب مسیح هم آورده شده بازگو کننده آنست که ابلیس در این خطوط تا امتداد مسیر اندوه که به گلگتا میرسد به نحوی خود را ابلیس برنده میبیند.

زیرا این امر بر ابلیس بوده که او را انکار کنند. و او به سمت مرگ رود. و با توجه امورات زمینی و جعلیات تهمت های فراوان از اینکه او جادو میکند ارواح را که گرفتار  شیاطین هستند را بیرون میکند و به آنها آرامش میبخشد.اما چرا در پایان فیلم مصائب ابلیس بلند فریاد میزند در حالی که انکار او و اینکه وقوع حتمی وعده پدر خداوند را مردم و حکومت آن زمان انکار در زیر یوق فریسیان و صدوقیان و ریش سفیدان انجام دادند.

قبل عیسی نه تنها ادعای خود بلکه حتمیت وعده فرستاده را در انجام رسالت خود تا مسیر و امتداد آن به اتمام میرساند. اما ابلیسی که فریاد میکند.تا آنجا خوشنود هست اما پایان راه تفکر بر این است که عیسی  در این تصلیب شکست بخورد و ابلیس میبیند او در 7 کلمه او را شکست میدهد هفت کلمه ای که بخشیدن در آن هست.زیرا ابلیس  رانده شد و بخشیده نشد.

اما ابلیس میبیند که مسیح دزد را میبخشد و این برای اول فیلم که سوال میکند تو کیستی  و مار را میفرستد. نماد پردازی خوبی شده.

بخشیدن دزد را میبیند اما بخشیده شدن خود را ندیده.زیرا او مستقیم بر پدر تکبر کرد.رکن اول  را اینگونه در آسمان نافرمانی میکند. و در زمین رکن جسم پوشیده از صورت نادیده را میبیند.کلمه را که جسم شده. و در او روح القدس پر هست. برای ابلیس اینها آشناست زیرا زمان بسیار طولانی عبادت کرده.و اینها را میداند اما حال در زمین عاجز از شناخت پسر خدا شده و میپرسد تو کیستی.زیرا سقوط کرده.و تاریک گشته.

پس شکست آخر را شکست خود میبیند. اگر عیسی نمیگفت پدر اینها را ببخش و رستاخیزش نبود ابلیس همانجا کار را پیروزمندانه میدیده اما رستاخیزش باعث دلگرمی رسولان میشود. زیرا وقوع حتمی رستاخیز بزرگ حتمی میشود ملکوت الهی از همانجا نمایان میشود و اینکه هنوز یهودیان میپندارند شاگردانش آمده عیسی را پیکرش را دزدیدند به این امر هست که رستاخیز عیسی رستاخیز ایمانی روز داوری هست. زیرا  ملکوت اطمینان انسانی هست که درونش به دید باز آن اطمینان قلبی میدهد عیسی میگوید به توما خوشبحال کسی که ندیده ایمان بیاورد منظور زخم هایش و شناخت با حس قوی ایمانی هست پس تذکر میدهد که ایمان نجات دهنده هست.

دو شخص دیگری که با عیسی مسیح تصلیب شدند

دزد نجیب‌زاده سارق بی‌درنگ مردی است که در کتاب عهد جدید به شرح مصلوب شدن عیسی اشاره شده‌است. 

در انجیل‌های گستاس و دیسماس به ترتیب داماخوس و تیطس خوانده شده‌است.

 در برخی از آیات کتاب اشعیا آمده‌است که این نبوت به صورت تحقق یافته‌است (اشعیا ۵۳:۱۲: و او … در میان خطاکاران شماره گذاری شده‌است

اما در انجیل لوقا، از حدود ۸۰ تا ۹۰ به جزئیات آن اشاره شده‌است: یکی از راهزنان، دیگری را که عیسی را مسخره می‌کرد، سرزنش می‌کرد و از عیسی می‌خواست که «وقتی به ملکوت خود می‌آیی» او را به یاد آورد. عیسی در پاسخ به او وعده داد که همان روز در بهشت با او خواهد بود. (لوقا ۲۳:۳۳–۴۵) رسوم به این سارق نام دزد توبه‌کار گویند.

در نوشته‌های آخرالزمانی، دزد ندامت را گستاس نامیده‌اند که برای اولین بار در انجیل نیکودیموس آمده است، در حالی که همراه او دیسماس نامیده می‌شود. سنت مسیحی معتقد است که گشتاس روی صلیب سمت چپ عیسی و دیسماس روی صلیب سمت راست عیسی قرار داشت.

دیسماس قدیس یا دزد خوب یا دزد مصلوب شخصیتی بی‌نام در انجیل لوقا است که هنگام تصلیب عیسی همراه وی مصلوب شد

یکی از آن دو  که در کنار عیسی مصلوب شده بود، به طعنه به او گفت:«اگر تو مسیح هستی، چرا خودت و ما را نجات نمی‌دهی؟»۴۰و۴۱ اما آن دیگری، او را سرزنش کرد و گفت:«حتی در حال مرگ هم از خدا نمی‌ترسی؟ ما حقمان است که بمیریم، چون گناهکاریم. اما از این شخص، یک خطا هم سرنزده‌است»۴۲ سپس رو به عیسی کرد و گفت:« ای عیسی، وقتی ملکوت خود را آغاز کردی، مرا هم بیاد آور!»۴۳ عیسی جواب داد:«خاطر جمع باش که تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود.»

دزد توبه‌کار لوقا که نامش فاش نشده بود، بعداً در بازخوانی یونانی اولیه آکتا پیلاتی و انجیل لاتین نیکودیموس، که ممکن است قسمت‌هایی از آن متعلق به اواخر قرن چهارم باشد، نام دیسماس را به خود اختصاص داد. نام «دیسماس» ممکن است از یک کلمه یونانی به معنای «غروب آفتاب» یا «مرگ» اقتباس شده باشد.[3] نام دزد دیگر گشتاس است. آگوستین کرگدن در کتاب انجیل دوران کودکی سریانی زندگی دزد خوب (Histoire Du Bon Larron فرانسوی 1868، انگلیسی 1882) گفت، دزد به عیسی، کودک گفت: "ای خوشبخت ترین کودکان، اگر زمانی فرا رسد که من رحمتت را می طلبد، مرا یاد کن و آنچه را که امروز گذشت فراموش مکن.»[17][18]

انجیل دوران کودکی سریانی آخرالزمان دو دزد را تیتوس و دوماخوس می نامد

کلیسای کاتولیک در 25 مارس از دزد خوب یاد می کند. در شهید شناسی رومی، این مدخل آمده است: "یادبود از دزد مقدس در اورشلیم که در آن لحظه به مسیح اعتراف کرد و توسط خود عیسی [22] او را بر صلیب مقدس شمرد و شایسته شنیدن از او بود: "امروز خواهی بود. با من در بهشت.» تعدادی از شهرها، از جمله سن دیماس، کالیفرنیا، به نام او نامگذاری شده اند. همچنین، کلیساهای محلی به نام او نامگذاری شده اند، مانند کلیسای دزد خوب در کینگستون، انتاریو، کانادا - ساخته شده توسط محکومان در نزدیکی زندان کینگستون، کلیسای سنت دیسماس در واوکگان، ایلینوی، کلیسای قدیمی کاتولیک سنت دیسماس در کوزلی و کلیسای سنت دیسماس، دزد خوب، یک کلیسای کاتولیک در مرکز اصلاح و تربیت کلینتون در دانمورا، نیویورک.

سپس سربازان عیسی را مصلوب کردند و برای لباس او قرعه انداختند. بالای سر عیسی بر روی صلیب کتیبه پادشاه یهودیان بود و سربازان و کسانی که از آنجا می گذشتند او را در مورد این عنوان مسخره می کردند. عیسی بین دو دزد محکوم به صلیب کشیده شد، یکی از آنها عیسی را سرزنش کرد و دیگری از او دفاع کرد.

دزد خوب و دزد توبه کار انگار با شهادت بر حقانیت عیسی و اینکه او میگوید تصلیبش کردید و آنگونه که بر او زخم زدید او برای شما طلب بخشش میکند.جایگاه خود را رفیع میکند و در این قدرت آسمانی همراهی با عیسی در ملکوتش سهیم میشود.

Do You Know The Names Of The Two Thieves Crucified With Jesus On The Cross?  Read To Know - GhanaCNN.comprint | British Museum

/زمانه عیسی مسیح عیسی ناصری 2000 سال پیش/

خب مسئله اینجا اینست که تریبون وقتی دست قشر مذهبی باشد که شریعت یهود را بگویند اما از طرف دیگر معبد بشود محل غیر آن. و بقولی کنیسه شود محل تجارت تبلیغ شریعت در انسجام آن هم میشود محل غیر آن.وقتی تریبون دست قشر فریسی و صدوقی شود بالا نشستن میشود باب و پایین نشستن برای عامه مردم.چینش درست هست از نظر آنان چون کسی بر علیه آنان وارد شود از پایین مجلس هو میشود و در سطح لایه جلویی تایید اینکه آنها هو میکنند. و ما مخالفت.مردم در عقبه و حکم کنندگان در جلو.اگر عقبه آنها باشند مردم جلو آنان که حکم میکنند مردم میشوند.و بروز عقاید مختلف کار را بهم میزند. ولی وقتی مردم مخالفت کنند جلو حکم میکنند بر حسب خواست مردم بر شخص.اما در طیف محاکمه عیسی این مجلس گرد میشود دایره ای دورتا دور مردم وسط  حکم کنندگان.زیرا این حلقه حلقه فشار هست.بر شخص وسط.هر کسی از پیروان جلو آید در همان ازدحام ترد میشود یا گناهکار خوانده میشود.هر چند این حلقه میشد زنجیره قطع شود اما برای چه مخالفت شود در حالی که حلقه ابلیس حلقه ایست که شکست میخورد.وقتی حلقه جمع شود حکم از زمین هست.مثلث هرم میشود کسی که حکم میکند ابلیس هست.و آنان عروسک خیمه شب بازی که باید ردای پادشاهی زمینی را تن عیسی کنند و تاج سلطنت زمینی به او دهند با تمسخر.و او را تا محل اندوه تا راهی که به جلجتا گلگتا میرود همراهی کنند.حلقه دور جمع خط مستقیم میشود .راه میشود و وسط عیسی و آن سازه ای که صلیب شکل بر دوش اوست. دوش نحیف و بار سنگینی از رسالتی که باید تا محل تصلیب ببرد. انگار آن بدن سبک نحیف بار سنگینی از گناهان را به دوش میکشد.خط مستقیم هست و اینبار دو سمت مردم. و سمت آخر محکمه نهایی زمینی.یعنی اجرای حکم .چرا  2 تا دزد همراه میشود.و یک دزد میشود مقدس و یک دزد میشود بد و سخنان بد میگوید به عیسی.دو دزد وقتی همراه شخصی فرستاده شوند بار حجمه مردم کاسته میشود زیرا هر کسی هم  که از ماجرا خبر نداشته باشد او را مجرم هم سطح با کاری که حتما باید مجازات میشده میپندارند.جایی که در اواخر محل تصلیب یعنی نزدیک به تپه میشود شخصی به عیسی در حمل صلیب کمک میکند که بتواند آن را تا آخر ببرد. شخص در وسط همین بردن تا بالای تپه بلندی که گلگتا میبرند. تحت تاثیر او قرار میگیرد عیسی با قدرت درون و تاثیر بر او آن شخص او را شجاعت برخورد میدهد حتی می ایستد تا مقابله کند که خشونتشان را کم کنند ولی  در خطوط چه کسی راه میرود بین مردم و خطوط چه چیزی را به تصلیب میرسانند.دزد بالای صلیب که دست از توهین به عیسی بر نمیدارد. حالا به هر شکلی و دزد دیگر که میگوید کاش شما بر من در ملکوت حکم کنی.واقعان آیا دزد زرنگی بوده یا دزد تاثیر گرفته از عیسی.مثال شعری  که با چه دلهره سیب را دزدیدم. و تو به من خندیدی.اما عیسی لبخند متفاوتی به او میزند لبخندی از رضایت در عین حال که بخشیدن آسانست اما تبدیل کردن هم برای او آسان یا اینکه او را برای آنچه کرده غضب کند کار او طبابت هست نه زخم.لبخند عیسی او را قبل شکسته شدن پایش بال میدهد.و نیزه ای که به عیسی میزنند تا ببینند مرده هست یا زنده.اما  ضربه شکستن پا نمیخورد زیرا استخوان های زخمی اش نمیشکنند تا مزمور نویس که هزار سال پیش گفته درست در آید.و قبل آن بال پرواز میگیرد و بازگشت رستاخیزش.کاش به اندازه همان دزد توبه کار زرنگ بشویم آنهم زرنگی برای زمین نه بلکه امور ملکوت الهی که حقیقتی در خموشی چشم موت و باز شدن آن خواهد بود.

God's Idea of Repentance | Sabbath School NetSt. LonginusI Thirst

زمانه عیسی مسیح عیسی ناصری 2000 سال پیش

وقتی به عیسی مسیح در 2000 سال پیش فکر میشود برداشت های متفاوت از آن میشود.مسیح شخصیتی مهربان دلسوز و دوستدار صلح در جهان آن روز و تا ملکوت الهی. مسیح 2000 سال پیش در حالی ظهور بر عرصه قلمروی یهودیت کرد که همگان منتظر منجی ماشیح بودند.در بیت اللحم دنیا آمد اما گفت از آسمان آمدم.گفتند مگر این پدرش یوسف نامی نیست و مارش مریم چگونه میگوید از آسمان آمدم.دلسوزی مهربانی او وسعت بیشتری داشت آنچنان که از پدر به آنها دلسوزتر بود.اما ابلیس این محبت را بد میدانست زیرا کسی آمده بود که برای آنها مهربانی را وسعت دهد.ابلیس اذهان آنان را تسلط گرفت و او را بد دانستند کسی که با گنهکاران غذا میخورد سر میز آنان مینشیند.و گفتند این یک رسوایی است.زیرا آنچه میکرد رسوایی نبود بلکه آنچه آنان میکردند رسوایی بود زیرا جای طبابت آنها زخم بر آنها میزدند آنها را ترد میکردند یا میگماشتند باجگیری کنند.زور بگویند.بکشند. و معبد را محل دزدان کنند.معبد عبادت پر شده بود از کبوتر فروشان و محل در آمد و حالا چرا معبد محل تجارت شده بود معبدی که روی آن حساس بودند.این همه محل بازار در آمد گوسفند و کبوترو هر قلم کالا انگار معبد شده بود بازار.خب اینجا غیرت عیسی جوشش میکند و معبد را از محل  کسبی که مکانش آنجا نبود پاک میکند. دزدی گرگی محل عبادت وقتی محل اینگونه بشود در آن قسم خورده شود کالا فروش رود هرگونه آن کسی نمی آید گوید شخص در این محل دیگر قسم دروغ نمیخورد هر چه کنند عرضه کنند.اینگونه با مسیح دشمن میشدند. یک برای اینکه تدارک این کارها در آن زمان صورت میگرفته چون معبد برایشان بسیار مقدس بوده.اما رذالت در ابلیس در آنها رخنه کرده بوده و آنها در این امر نقشه خود را که دین برای آنها هدف بوده حال منجی در 2000 سال پیش آمده و باید جوری برنامه ریزی کنند که او را کم کم از ترس قدرت گیری او در آن زمان در نزد مردم بزدایند چهره او را چهره ای مخالف با امورات مادی زندگی آنها روبرو کنند.عیسی ناصری مردی ساده دل بوده آیا یا درست رفتار زیرا این ساده پنداشتن اگر با آن که باید مخالفت هایی میکرده که لازمه بوده.معبدی که محل تریبون آنها بوده چیزی از شریعت بوده که لازمه خوراک فکری آنها بوده نه لازمه خیریت برای آنها.زیرا زیر دست رومیان رفته بودند.رومیان تسلط یهودیت را بر دست گرفته بودند و عملان قدرت دست آنها بوده. اما فریسیان صدوقیان و علمای یهود بر افکار آنها تاثیر میگذاشتند آنهم با سطح لایه های جامعه آن زمان.

Outline of Jesus - Wikipedia

/۱قرنتیان 3/


1. امّا من، ای برادران، نتوانستم با شما همچون اشخاص روحانی سخن بگویم بلکه همچون اشخاص نفسانی، یعنی مانند کسانی که در مسیح، کودکِ نوزادند.

2. من به شما شیر دادم نه گوشت، زیرا آمادگی آن را نداشتید و هنوز هم ندارید،

3. چرا که هنوز نفسانی هستید. وقتی در میان شما حسد و جدال هست، آیا نشان آن نیست که نفسانی هستید و مانند انسانهای معمولی رفتار می‌کنید؟

4. زیرا وقتی یکی می‌گوید: «من به پولس تعلق دارم،» و دیگری می‌گوید: «من متعلق به آپولس هستم،» آیا انسانهای معمولی نیستید؟

5. مگر آپولس کیست؟ پولس کیست؟ آنان فقط خادمانی هستند که خدا به هر کدام وظیفه‌ای سپرده تا شما به واسطۀ ایشان ایمان آورید.

6. من بذر را کاشتم و آپولس آن را آبیاری کرد، امّا خدا بود که موجب رویش آن شد.

7. پس نه کارنده چیزی است و نه آبیاری‌کننده، بلکه فقط خدا که رویاننده است.

8. آن که می‌کارد و آن که آبیاری می‌کند، هر دو یکی هستند و هر یک به فراخور محنتی که می‌کشند، پاداش خواهند یافت.

9. ما فقط همکارانی هستیم متعلق به خدا، و شما مزرعه و ساختمانی متعلق به خدایید.

10. با فیضی که خدا به من بخشیده است، همچون معماری ماهر پِی افکندم و دیگری بر آن پِی، ساختمان می‌سازد. امّا هر کس باید آگاه باشد که چگونه می‌سازد.

11. زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند جز آن پِی که نهاده شده است، پِیِ دیگری بگذارد، و آن پیْ همانا خود عیسی مسیح است.

12. اگر کسی بر این پِی ساختمانی از طلا یا نقره یا سنگهای گرانبها یا چوب یا علف یا کاه بسازد،

13. کار هر کس آشکار خواهد شد، چرا که آن ’روز‘ همه چیز را ظاهر خواهد ساخت. زیرا آتش نتیجۀ کار را آشکار کرده، کیفیت کار هر کس را خواهد آزمود.

14. اگر کاری که کسی بر آن پِی بنا کرده است باقی بماند، پاداش خواهد یافت.

15. امّا اگر کار کسی بسوزد، زیان خواهد دید؛ و هرچند خودْ نجات خواهد یافت، امّا همچون کسی خواهد بود که از میان شعله‌های آتش جان به در برده باشد.

16. آیا نمی‌دانید که معبد خدایید و روح خدا در شما ساکن است؟

17. اگر کسی معبد خدا را خراب کند، خدا او را هلاک خواهد کرد؛ زیرا معبد خدا مقدّس است و شما آن معبد هستید.

18. خود را فریب مدهید. اگر کسی از شما خود را با معیارهای این عصر حکیم می‌پندارد، برای اینکه حکیم باشد، باید جاهل گردد.

19. زیرا حکمت این دنیا در نظر خدا جهالت است. چنانکه نوشته شده: «حکیمان را به تَرفند خودشان گرفتار می‌سازد.»

20. و باز نوشته شده است: «خداوند از اندیشه‌ورزی‌های حکیمان آگاه است و می‌داند که آنها بطالت محض است.»

21. پس دیگر کسی به انسانها فخر نکند. زیرا همه چیز متعلق به شماست،

22. خواه پولس، خواه آپولس، خواه کیفا، خواه دنیا، خواه زندگی، خواه مرگ، خواه زمان حال و خواه زمان آینده، همه و همه از آنِ شماست

23. و شما از آنِ مسیح‌اید و مسیح از آنِ خداست

Saint Paul Writing | Art UK